-
باور عشق
دوشنبه 23 آبانماه سال 1390 09:25
ای خدا من دلم تنگ کسیست که به دلتنگی من می خندد باور عشق برایش سخت است .. ای خدا باز به یاری نسیم سحری می شود آیا باز دل به دل نازک من بربندد ...!
-
از خــــدا پــرســیـدم
شنبه 21 آبانماه سال 1390 10:07
خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر، با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید ·مهم این نیست که قشنگ...
-
کاش
جمعه 20 آبانماه سال 1390 14:08
کاش می شد دراوج بی نیازی تنهانیازم تو باشی کاش می شد در سفر به شهر خوشدلی تنها همراز من تو باشی کاش می شد نیاز را کشت وهمیشه در نماز بود کاش می شد آسمان را سبز دید وشب را آبی کاش می شد در هجوم غدار اندوه سمفونی مهر بر پا کرد کاش می شد دامنی از محبت نثار بی خودی دنیا کرد کاش می شد سبد سبد امید درفرش دل های حزین کاشت...
-
بوی هنگام تولدم را حس میکنم
پنجشنبه 19 آبانماه سال 1390 18:29
اندوهت را به برگ ها بسپار... پاییز زیباست وقتی نفسِ باد می ریزد تمام برگ های غم گرفته ی پاییزی را... بوی ماه تولدم را دارم می شنوم کم کم ، چه قدر دوست دارم آبان را ، بارانش را ، و خش خش برگ هایش را وقتی حس می کنم دارم اندوه برگ های غم گرفته را زیر پاهایم له می کنم... پاییز زیباست و امید و مهربانی وبخشش و ایمان از آن...
-
خـــــلــوتی کــو کــه خیــــالــات تـــو آنجـــا بـــــــرم
چهارشنبه 13 مهرماه سال 1390 14:41
خلوتی کو که خیالات تو آنجا ببرم دیده بربندم و دل را به تماشا ببرم قصه ام را به کدام آیینه فریاد کنم شهر خود را به سر راه کی آباد کنم با راین درد همان به که تنها ببرم جلوه شوخ بهارم که ز رنگ افتادم مشت امیدم و در سینه تنگ افتادم آه اگر حسرت امروز به فردا ببرم گوشه کو که تسلی کده دل باشد عاشقی را وطنی باشد و منزل باشد...